مساله سیستان و بلوچستان؛ هم تنش آبی، هم سیل های ویرانگر
سیستان و بلوچستان، از یک سو با چالش خشکسالی و تنش آبی مواجه است و از سوی دیگر در فصلهای بارندگی، خسارتهای ناشی از سیلابها و آبگرفتگی دامن مردمانش را میگیرد. علیرضا سرورینژاد، پژوهشگر آب و خاک در گفتگو با «تجارتنیوز» تاکید کرده است که برخی طرحهای عمرانی برای احداث سازههای بزرگ آبی و راههای مواصلاتی و حتی مدیریت زمینهای کشاورزی، بیشتر از اینکه حلال مشکلات استان باشند، بر چالشها افزودهاند.
به گزارش روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان سیستان و بلوچستان به نقل از تجارت نیوز، در روزهای اخیر و با آغاز بارندگیها در سیستان و بلوچستان، باز هم حکایت آبگرفتگی در برخی مناطق و ضرورت امدادرسانی به مردم تکرار شده است. این استان، از یک سو در حوزه خشکسالی و تنش آبی چالشهای جدی دارد؛ به گونهای که علی پوراحمد، رئیس حوضه آبریز فلات مرکزی و شرقی کشور اخیرا، کمآبی سیستان و بلوچستان را مساله اول بخش آب کشور اعلام کرده است. از سوی دیگر، در فصول بارندگی، جاری شدن روانابها و سیلهای گاه مرگبار و ویرانگر، دامن مردمان این دیار را میگیرد.
علیرضا سرورینژاد، پژوهشگر آب و خاک معتقد است سیستان و بلوچستان با وجود وسعت زیاد و بارندگی کم، از منابع آبی لازم برای تامین نیازهای شرب، کشاورزی و صنعتی برخوردار است؛ البته در صورت مدیریت علمی و فنی این منابع. او در گفتگو با تجارتنیوز تاکید کرده است که در جنوب این استان چندین سازه بزرگ آبی ساخته شدهاند که اما هیچکدام از آنها به تاسیسات و ابنیه لازم برای انتقال آب به پایین دست مجهز نیستند؛ در نتیجه نیازهای آبی تعریف شده را برطرف نمیکنند. سرورینژاد همچنین، شیوه احداث راههای مواصلاتی، عدم تناسب پلها و گذرگاهها با نیازهای اقلیمی منطقه، طرحهای مسکنسازی و مدلهای مدیریت زمینهای کشاورزی در سیستان و بلوچستان ار از دیگر چالشهایی دانسته است که به کمآبی از یک سو و وقوع سیلابهای ویرانگر از سوی دیگر دامن میزنند. او راهحل این شرایط را آبخیزداری و آبخوانداری میداند و تاکید میکند که اعتبارات لازم به این طرحها اختصاص نمییابد؛ در مقابل، تامین اعتبار برای طرحهای مانند سازههای بزرگ آبی، انتقال آب و شیرینسازی، با اشتیاق بیشتری انجام میشود.
ناآشنایی مدیران با شرایط اقلیمی سیستان و بلوچستان
*اخیرا برخی از مدیران استانی در سیستان و بلوچستان، تاکید کردهاند که شیوه مدیریت منابع آبی در استان اشتباه است و در حالی که در قسمتی از آن سیل جاری میشود، بخشهای دیگر با خشکسالی مواجه هستند. در این میان، طرحهای هزینهبر و آسیبزنندهای چون شیرینسازی آب نیز انجام میشود. چرا وضعیت به این شکل درآمده است؟
بسیاری از کارشناسان و مدیران استانی و حتی ملی، شناختی از ماهیت اقلیمی، ژئومورفولوژی و هیدرولوزی و ویژگیهای زمینشناسی و خاکشناسی سیستان و بلوچستان ندارند. به همین دلیل برخی از اقدامات و طرحهایی که در زمینه سازههای بزرگ آبی، احداث راههای مواصلاتی و تناسب پلها و گذرگاهها و حتی مدیریت زمینهای کشاورزی در استان انجام میشود، بیشتر از اینکه حلال مشکلات باشد، بعضا بر چالشها میافزایند. در مورد استان سیستان و بلوچستان باید به چند نکته توجه کرد. نخست آنکه یکی از پهناورترین استانهای کشور است که مساحت آن با مجموع وسعت ۱۲ استان کشور یا حتی شش تا کشور اروپایی برابری میکند. وسعت زیاد استان، در کنار میزان بارندگی کم، شرایطی را ایجاد میکند که نیاز به مدیریت دقیقی دارد. سیستان و بلوچستان در منطقهای خشک و فراخشک قرار دارد. متوسط بارندگی آن، ۱۰۰ تا ۱۱۰ میلیمتر در سال و حجم نزولات آسمانی استان، حدود 21 میلیارد متر مکعب است. این میزان بارندگی در سیستان و بلوچستان، در سالهای نرمال و ترسالی در بازه زمانی۱۰ تا ۲۰ روزه رخ میدهد. برای مثال، در اسفند 1402 و اواخر فرودین 1403 مجموعا در کمتر از دو هفته، حجم نزولات آسمانی استان به ۳۰ میلیارد متر مکعب رسید که بیشتر از بارندگی متوسط استان در طول یک سال بود. اما بدون شک حجم قابل توجهی از این عدد از دسترس خارج و به سیلابهای ویرانگر تبدیل شد.
*یعنی حتی این حجم قابل توجه از بارندگی نیز نمیتواند کمکی به رفع خشکسالی در استان بکند؟
متاسفانه پاسخ منفی است. بارندگی در مناطق خشک و نیمه خشک با شدت بالا و در مدت کوتاه اتفاق میافتد. از سوی دیگر، مساحت بزرگی از استان سیستان و بلوچستان را ارتفاعات به خود اختصاص دادهاند. این مناطق مرتفع، بهجای خاک و پوشش گیاهی، بیشتر پوشیده از تودههای سنگی هستند و آب را به خود جذب نمیکنند. مجموع دو ویژگی، شیب زیاد و نفوذپذیری کم باعث میشود حجم زیادی از بارندگی به رواناب و سیل تبدیل شود. این شرایط آب را از دسترس بهرهبرداران خارج و به سمت دریای عمان، استانهای همجوار و دو کشور افغانستان و پاکستان روان میکند.
اجرای طرحهای عمرانی بدون توجه به شرایط جمعیتی استان
*اشاره کردید که طرحهای عمرانی نیز کمکی به بهبود این شرایط نمیکند.
دقیقا. سیستان و بلوچستان، از جمله استانهای کشور است که جمعیت روستایی آن، همچنان بیشتر از جمعیت شهری و نسبت آنها تقریبا ۵۱ به 49 درصد است. در این میان، بخش قابل توجهی از روستائیان، نیز در بخشهای مرتفع استان و به صورت پراکنده زندگی میکنند؛ به گونهای که تراکم جمعیت در سیستان و بلوچستان، حدود ۱۲.۵ نفر در کیلومتر مربع است. در حالی که متوسط کشوری این شاخص به ۴۳ نفر در کیلومتر مربع میرسد. در نتیجه هر طرح و برنامهای در استان، باید به گونهای طراحی و اجرایی شود که این بهرهبرداران، اعم از کشاورزان و دامدارانی که در ارتفاعات بالادست، میاندست و پاییندست ساکن هستند، منتفع شوند. اما معمولا تمرکز در سیستان و بلوچستان، بر سازههای آبی بزرگ است که بیشتر بر دشتها مشرف و متمرکز هستند و نیازهای این بهرهبرداران را برطرف نمیکنند. در این میان، چالش دیگری نیز وجود دارد. بهطور مثال در بازه زمانی ۱۰ تا ۳۰ سال گذشته، پنج سد در جنوب استان ساخته شده است اما هیچکدام از آنها به تاسیسات و ابنیه لازم برای انتقال آب به پایین دست مجهز نیستند و بخش زیادی از آبی که در مخازن آنها ذخیره است، لاجرم تبخیر میشود. در واقع با وجود هزینه زیادی که برای احداث آنها شده است، تاثیر چندانی نیز بر تامین نیازهای آبی استان برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعتی ندارند. این در حالی است که، مجموع حجم آنها به ۷۵۰ میلیون متر مکعب میرسد؛ یعنی حدود پنج برابر کل نیاز آبی در بخش شرب و بهداشت استان. البته این سدها میتوانستند در صورت تجهیز و بهرهبرداری کامل از نظر دوستداران محیط زیستی، تبعات منفی نیز داشته باشند اما نکته من این است که حتی به اهداف تعریف شده هم نرسیدهاند. هرچند بعضا، یکی از عوامل تشدید خسارتهای ناشی از سیلاب در جنوب سیستان و بلوچستان هم میتوانند باشند. برای مثال، در بارندگی ۳۰ میلیارد متر مکعبی که در اسفند 1402 و فرودین 1403 اتفاق افتاد، حجم مخزن این سدها در نوبت اول پر شد، در نوبت دوم نیز برای جلوگیری از آسیب به بدنه سازهها، دریچهها را هم باز کردند؛ در نتیجه به حجم سیلابهای خروجی از ناحیه سرریزها و دریچههای تحتانی افزوده و خسارت به مردم شدیدتر شد. البته که ساکنان محلی منطقه نیز به حریم رودخانه ها نفوذ کرده بودند و عدم مقابله با این موضوع، خسارتها را افزایش داد.
سازهها و طرحهایی که باعث تشدید خسارت سیل میشوند
*علاوه بر سدسازیهای بیرویه، چه اقدامات دیگری به وخیمتر شدن شرایط در سیستان و بلوچستان دامن زده است؟
بعضا طرحهای اجرایی غیرفنی مثلا در راهسازی و ساخت سایر تاسیسات زیربنایی و حتی در بخش مسکن نیز در این شرایط دخیل بودند. احداث انواع راههای مواصلاتی که پلها و گذرگاههای آنها تناسبی با حجم روانابهای جاری شده نداشتند، نه تنها کمکی به هدایت جریان آب نکردند بلکه خود متحمل خسارتهای زیادی شدند و حتی بر شدت سیلابها و افزایش آسیبها در پایین دست افزودند. در این رهگذر، شیوه مدیریت اراضی کشاورزی و طرحهای مرتبط با آنها در جنوب استان نیز، از دیگر عواملی هستند که باعت تشدید خسارتهای ناشی از سیل در سیستان و بلوچستان میشوند.
تنها راه مدیریت منابع آبی استان؛ آبخیزداری و آبخوانداری
*با توجه به اینکه به نظر میرسد، شرایط استان دیگر تحمل اشتباهات بیشتر مدیریتی و سیاستگذاری را ندارد، چگونه توان وضعیت را بهبود بخشید؟
با تاکید میگویم که راهحل چالشهای سیستان و بلوچستان در زمینه کمآبی، خشکسالی و حتی وقوع سیلابهای مخرب، فقط و فقط اجرای طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری است. مورد نخست، آبهای سطحی را کنترل میکند و دومی نیز به تقویت منابع آبهای زیرزمینی میپردازد. در این صورت است که با احداث سازههای کوچکتر در سرشاخههای بالادست، علاوه بر استحصال آب های سطحی و استفاده توسط مردم محلی، از شدت سیلابها کاسته میشود و به این ترتیب خسارتها نیز کاهش مییابد. همچنین در دورههایی که تنش کمآبی و خشکسالی بروز میکند، باز مردم از آبهای استحصال شده سطحی و منابع آبهای زیرزمینی که در بازههای ترسالی توسط سازههای آبخیزداری تقویت شدهاند، بهرهمند میشوند. در واقع میتوان گفت سیستان و بلوچستان، از نظر منابع آبی در صورت مدیریت علمی و فنی مشکلی ندارد و با همین میزان بارندگی اندک نیز میتوان نیاز بخشهای مختلف استان را تامین کرد. اما متاسفانه، اعتبارات موجود در بخش آبخیزداری و آبخوانداری بسیار ناچیز است بهگونهای که در چهار دهه اخیر، فقط حدود ۱۵ درصد از سطح استان تحت پوشش این فنون قرار گرفته است. در بیشتر سالها نیز تخصیص اعتبارات اساسا متناسب با حجم فعالیتهای اجرایی پیشبینی شده نیست. اما تامین اعتبار برای طرحهای مانند سازههای بزرگ آبی، انتقال آب و شیرینسازی، با اشتیاق بیشتری انجام میشود.
ارسال به دوست
نام : | |
ايميل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر را وارد کنید: | |