سوگندنامه ی ایرانیان طبیعت دوست

تاریخ انتشار : 1397/02/30 - ساعت انتشار: ١١:٣٦ - گروه خبری : اخبار قدیمی

من یک ایرانی ام! فرق طبیعت را با زباله دان می دانم.

Ø     سوگندنامه‌ی ایرانیان طبیعت‌دوست

=        من یک ایرانی ام ! 

=        فرق طبیعت را با زباله دان می دانم.

=        می دانم که رودخانه وسیله ایاب و ذهاب زباله های من نیست.

=        می دانم که رودخانه شاهرگِ حیات بخش کوهستان است.

=        من هنگام ترک طبیعت به پشت سر خود نگاه می کنم، مبادا زباله ای بر جای گذاشته باشم.

=        من به دوستان و هموطنانم که نسبت به پاک نگه داشتن طبیعت بی تفاوت اند، با لبخند تذکر میدهم.

=        من یک ایرانی ام، دوستدار طبیعتم. وقتی آن را ترک می کنم، نه چیزی به آن اضافه کرده ام و نه چیزی از آن کاسته ام.

=        من و عزیزانم در طبیعت به ستون یک و در یک راستا حرکت می کنیم تا کمتر خاک و گیاهان را لگدکوب کرده باشیم.

=        من سخاوت طبیعت را می فهمم، آنچه از او می خواهم به من خواهد داد: لذت، آرامش، شادی، زیبایی، سکوت

=        من طبیعت را میراث پدران و سهم فرزندانم می دانم.

=        می دانم یک کیسه پلاستیکی ِ کمتر در روز یعنی چه!

=        می دانم خرید در پاکت های کاغذی و چند بار مصرف یعنی چه.

=        می دانم کاغذ و پلاستیک و شیشه و فلز زباله نیستند.

=        می دانم که کاغذ ِ بیشتر یعنی درخت ِ کمتر.

=        می دانم که درخت کمتر یعنی پرنده کمتر، و می دانم آسمان بی پرنده یعنی چه!

=        من درس حفاظت از طبیعت را در مدرسه زندگی آموخته ام .

 

§        من یک ایرانی ام، صحنه پرتاب زباله از خودرو، قلب مرا می آزارد. جاده ها و ریل های آلوده در دل جنگل، دلم را به درد می آورد.

§        من یک ایرانی ام . من حق حیات را برای همه حیوانات و گیاهان محترم می شمارم، پس هیچگاه و به هیچ بهانه ای در طبیعت، جان جانداری را نمی گیرم.

§        من عاشق خانه و خانواده ام هستم. پس هرگز خانه و خانواده پرندگان و حیوانات وحشی را نابود نمی کنم.

§        من یک ایرانی ام، من هنگام صعود، از رقص سبکبارانه پرنده شکاری در آسمان غرق لذت می شوم  و لذت عکس گرفتن از او را جایگزین شکار می‌کنم و همچنین زیستگاهش را تخریب نخواهم کرد.

§        من هنگام پیمایش دره ها از آواز آن سُهره رنگین بال مسحور می شوم، پس جوجه هایش را به خانه نخواهم برد.

§        من یک ایرانی ام، یک طبیعت گرد! نابودی  نسل یوز ایرانی، گور ایرانی و رو به زوال رفتن حیات وحش سرزمینم، قلب مرا می خراشد!

§        من یک ایرانی ام، من از شکار و شکارچی بیزارم. من نیازی به گوشت قوچ، کبک و گراز وحشی ندارم. در شهر من به قدر کفایت گوشت سفید و قرمز موجود است.

§        من یک ایرانی ام، من از تماشای جان کندن حیوانات وحشی لذت نمی برم.

§        من بر دیوار اتاقم هیچ عکسی ندارم که در آن، بر نعش گرازی ایستاده باشم.

§        من هیچ دم روباهی یا شاخ گوزنی در خانه ندارم.

§        من یک ایرانی ام، ردپای زباله را تا بلندترین قله ها و پست ترین دره ها و دورترین کویرها و انبوه ترین جنگل ها دیده ام و از خود پرسیده ام: جز انسان چه کسی به اینجا دسترسی دارد؟

Ø     من نمی توانم همه را اصلاح کنم. نمی توانم به همه تذکر بدهم. 

      اما از خودم شروع خواهم کرد.

          از اصلاح خود،

                 از اصلاح خود

نسخه چاپی

ارسال به دوست

 

برای این خبر نظری ثبت نشده است
نظر شما
نام :
ايميل : 
*نظرات :
متن تصویر را وارد کنید:
 

خروج